تجافی هنگام سلام

تجافی هنگام سلام | مجله سرمشق انتظار


 


شهادت الکترونیکی و غیر حضوری

شهادت الکترونیکی و غیر حضوری


 

  • شهادت الکترونیکی و غیر حضوری

    موضوع سوال :

    شهادت الکترونیکی و غیر حضوری

    پرسش : نظر معظم له در خصوص ماده 186 قانون مجازات اسلامی در باب شهادت شهود به صورت الکترونیکی؛ صوتی و تصویری از مکانی غیر از محل دادگاه و نزد قاضی چه می باشد. این موضوع در شهادت به معنای عام کلمه و شهادت به معنای خاص کلمه (شهادت شرعی) چگونه تفسیر می کنند؟ آیا ایشان این ماده را مطابق شرعیت می دادند؟ پاسخ :
    شهادت باید حضوری باشد.

    این سوال براساس نظر آیت الله مکارم شیرازی و از سایت این مرجع عالی قدر برداشت شده است.


تجافی هنگام تشهد

تجافی هنگام تشهد | مجله سرمشق انتظار


 

  • تجافی هنگام تشهد | مجله سرمشق انتظار

    موضوع سوال :

    تجافی هنگام تشهد

    پرسش : آیا نیم خیز نشستن هنگام تشهد، برای کسی که یک رکعت عقب مانده، واجب است؟ پاسخ :
    کسى که یک رکعت از امام عقب مانده، وقتى امام تشهّد را مى خواند احتیاط واجب آن است که زانوها را از زمین بلند کند و انگشتان دست و سینه پا را بر زمین بگذارد و بنابراحتیاط مستحب همراه او تشهّد بخواند، یا ذکر بگوید و اگر در تشهّد آخر است بنابر احتیاط واجب صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید و بعد برخیزد و ادامه دهد.

    این سوال براساس نظر آیت الله مکارم شیرازی و از سایت این مرجع عالی قدر برداشت شده است.


می نویسم که والضُحی? زینب

می نویسم که والضُحی? زینب


 

  • می نویسم که والضُحی? زینب

    مدح و میلادیه حضرت زینب سلام الله علیها
    .
    ?? زبده الاشعار ??
    .
    ??: @sarmashg_channel
    .
    حسن لطفی
    .
    می نویسم که والضُحی? زینب
    عصمت الله کبریا زینب
    جمعِ اسماء و اسمها زینب
    ربنا بعدِ ربنا زینب
    می نویسم پس از خدا زینب
    .
    .
    .
    نامِ او تا که بر زبان اُفتاد
    کوه برخاست آسمان اُفتاد
    عَلَم از شانه یِ یَلان اُفتاد
    سرِ ما هم بر آستان اُفتاد
    می نویسم که اِنَما… زینب
    .
    .
    .
    پنج تن حَبلِ محکم آوردند
    نامِ او را که با هم آوردند
    به زبان اسمِ اعظم آوردند
    واژه ها بعد از آن کم آوردند
    همه گفتند یک صدا زینب
    .
    .
    .
    مرتضی? بعد از این دو کوثر داشت
    فاطمه بعد از این دو حیدر داشت
    کعبه این دفعه هم تَرَک برداشت
    شورِ نامِ حسین بر سر داشت
    زینتِ نامِ مرتضی? زینب
    .
    .
    .
    کعبه یِ احترامها آمد
    قبله گاهِ پیامها آمد
    به قدومش سلامها آمد
    عمه جانِ امامها آمد
    عمه جانِ امامها زینب
    .
    .
    .
    دستِ جَدِّ مطهرش دادند
    و لوای پیمبرش دادند
    شیر شد شیرِ مادرش دادند
    خوش به حالش که خواهرش دادند
    خوش به حالِ حسین با زینب
    .
    .
    .
    کیست مرد آفرین بنیان کن
    کیست مرد آفرین ولیکن زن
    در مقاماتِ او فقط ماندن
    این جهان لال و آن جهان اَلکَن
    مانده وصفش در ابتدا زینب
    .
    .
    .
    چادرش را اگر تکان بدهد
    شور بر هفت آسمان بدهد
    راه را تا خدا نشان بدهد
    باید احمد چنین اذان بدهد
    اَشهدُاَنتَ مِن کسا زینب
    .
    .
    .
    حرفِ تعظیم اوست بسم الله
    وقتِ تکریم اوست بسم الله
    زان که تقدیم اوست بسم الله
    عشق تسلیم اوست بسم الله
    حا و سین ، یا و نون ما زینب
    .
    .
    .
    سر بلندیِ دل زِ دولت اوست
    کربلا هم رحیمِ حمت اوست
    گردنش زیرِ بارِ منت اوست
    همه عالم گواهِ عصمت اوست
    شمعِ ساداتِ نینوا زینب
    .
    .
    .
    به علی رفته و علی شده است
    سر و پایش سینجلی شده است
    جلوه چارده ولی شده است
    به بلاهای حق بلی شده است
    یک تنه رفته تا کجا زینب
    .
    .
    .
    مریمی در حجابی از نور است
    یا که موسی? به وادیِ طور است
    یک زن اما به حق سلحشور است
    چقدر از مدارِ ما دور است
    که خدا گفته مرحبا زینب
    .
    .
    .
    بالِ جبریل خاکِ مرکبِ اوست
    دو سه نهج البلاغه بر لبِ اوست
    آسمان گرمِ نورِ هر شبِ اوست
    و ابالفضل هم مؤدبِ اوست
    حضرتِ هیبت و حیا زینب
    .
    .
    .
    همه عالم در استجابش بود
    هیبتش حاله ی حجابش بود
    یک عشیره در التهابش بود
    و علمدار خود رکابش بود
    دارد این گونه کبریا زینب
    .
    .
    .
    مثل سرخیِ کوه پنهان است
    گرد باد است مثل کوران است
    یک تَن اما هزار طوفان است
    شاهدم شام شامِ ویران است
    مثلِ زهراست سر به پا زینب
    .
    .
    .
    تازه جِلوه نکرده با نامش
    کرده دستِ حسین آرامش
    وَرنَه چون خاک می کند گامش
    کوفه را با همه بَرو بامش
    گفت حیدر که لافتا…زینب
    .
    .
    .
    می رود در مقابلش حیدر
    دو برادر کنارِ این خواهر
    پشتِ سر کوهِ شرم ، آب آور
    تا رَوَد شب زیارتِ مادر
    شب و این احترامها زینب
    .
    .
    .
    مثلِ آئینه هست پیشِ حسین
    و حسین آمده ست پیشِ حسین
    چشمها را که بست پیشِ حسین
    همه دلها شکست پیشِ حسین
    رفت آن شب به کربلا زینب
    .
    .
    .
    آنهمه احترام را می دید
    کوچه و سنگ و بام را می دید
    کوچه و ازدحام را می دید
    اشکهای امام را می دید
    چادرش زیر دست و پا زینب
    .
    .
    #
    #
    #
    #
    .
    ?? # ??
    .
    ??: @sarmashg_channel

    شما میتوانید برای پیدا کردن محتوای مشابه به دسته بندی و برچسب های این مطلب و یا به مطالب مرتبط در زیر این مطلب مراجعه کنید مسلما اشعار دیگه ای هم هستند که شما با جستجو کردن در این سایت میتونید به صورت رایگان از آنها استفاده کنید.


کیست زینب درشهامت شاهکار بی بدیل

کیست زینب درشهامت شاهکار بی بدیل


 

  • کیست زینب درشهامت شاهکار بی بدیل

    کیست زینب …
    .
    ?? زبده الاشعار ??
    .
    ??: @sarmashg_channel
    .
    حاج اصغر فرشچی (عدلی تبریزی)
    .
    کیست زینب درشهامت شاهکار بی بدیل
    مست صهبای الست و معنی صبرجمیل
    .
    کیست زینب مثل زهرا هرزمان اندر نماز
    عاشق جان آفرین و سینه اش در سوزو ساز
    .
    در یقین او با یقین و سمبل دیوان عشق
    سینه از غوغای عشقش داغ داغستان عشق
    .
    اوبه همت مرد میدان می خریدی هرخطر
    خواهری کرد با حسین شدکربلا را همسفر
    .
    شورعا شورا به سر بود وکفیل انقلاب
    موج دریای بلا را استقامت با حجاب
    .
    شور موسی داشت زینب مست ازجام الست
    ساغرش پیمانه پرمیکردو می شدمست مست
    .
    شد دلیل شاهراه و ساغر قالو بلا
    پاسدارعشق وخون و قهرمان کربلا
    .
    جان بکف بودی به میدان مثل مردان پاکباز
    شیرمادرآری اورا کرده بودش یکّه تاز
    .
    شیرزهرا کرده بودش سدّ موج هربلا
    کشمکش ها کرده با شمردنی درنینوا
    .
    شیرزهرا کرده بودش آیت وارستگی
    کربلا را با بلایش می خرید با خستگی
    .
    شیرزهرا خورده میگردد چو مردان جنگجو
    گام هایش استوارو پرتوان و شیرخو
    .
    شیرزهرا خورده میگردد زن پرافتخار
    مکتب عرفان وحق را میشودآموزگار
    .
    درمیان موج طوفان خون وپیکان شرزه شیر
    دادرس شد بر برادر لیک آخر شداسیر
    .
    خون زهرا دررگش اورا نمودی حق طلب
    درکویرپرالم سنگ صبور و با ادب
    .
    گریه اش را درخفا میکرد امّا با رباب
    ناله سرمیداد وهردم هردو دیده پرزآب
    .
    درفرازناقه چون مجذوب یک سرشد یقین
    سربه محمل زدبسازد عشق خود باخون عجین
    .
    کوفه دید و هم خرابه هم تب بازارشام
    سنگزن رابراسیران شاد می دید روی بام
    .
    دربسیط نطق وشورآن راستین انسان پاک
    بعد عاشورا شدی چون آفتاب تابناک
    .
    نطق آتشبار او شد در دهان شمشیر او
    لب گشودی برسخن نفش حسین تصویر او
    .
    آنکه مرگش زندگی بود خون سرخش یادکرد
    پرچم همت بدوش ودرخروش فریاد کرد
    .
    شیرزهرا شیر بود آری چنین غوغا نمود
    کربلا را باحسینش زینبش احیا نمود
    .
    تشنه لب بود ش حسین خوردی زآب آبرو
    اوصلوات عشق را با خون خود کردی وضو
    .
    خون سرخی که به دستش تا فرستادی سما
    زیورعرش خدا شدکس ندیدآید ثرا
    .
    شیر مادر بود خون شد آسمان هارا شفق
    گرنبودی مادرش اصلا نبودی ما خلق
    .
    آفرین برشیرمادر زینب زهرا مرام
    شدزن تاریخ سازآخر بدادی این پیام
    .
    نهضت ما از برای عزّت و آزاد گیست
    مکتب مارا شهادت هستی است وزندگیست
    .
    گوش دارید این پیام شاهد کربو بلاست
    کم بزی آزاده زی دنیا و ما فیها فناست
    .
    مدح برزینب نوشتی اینچنین با رنگ و بو
    درخورتحسین بود «عدلی»که بودی با وضو
    .
    .
    #
    #
    #
    #
    .
    ?? # ??
    .
    ??: @sarmashg_channel

    شما میتوانید برای پیدا کردن محتوای مشابه به دسته بندی و برچسب های این مطلب و یا به مطالب مرتبط در زیر این مطلب مراجعه کنید مسلما اشعار دیگه ای هم هستند که شما با جستجو کردن در این سایت میتونید به صورت رایگان از آنها استفاده کنید.